- دوربین
- تجهیزات آتلیه و نورپردازی
- براساس برند
- کانن
- سونی
- نیکون
- سامسونگ
- سون آرتیزانس
- زیلتو
- زومی
- دی بی کی
- جیفن
- جابی
- توتو
- پیکسل
- پلوز
- پروتاچ
- بنرو
- برسر
- ایکس او
- ایکیا
- الیمپوس
- ایدابلو
- اسلیک
- آندوئر
- فوتومکس
- فوخلندر
- گودکس
- لایت داو
- مانبیلی
- مکس لایت
- میروتک
- نست
- نیویر
- هارمونی
- هاما
- هویت
- ویوشیر
- یانتنگ
- یوکی بیوتی
- یونگنو
- اپیکسل
- ارلدام
- اسکوپ
- الگاتو
- انرجایزر
- اینستا 360
- بیسوس
- بیکی
- پرووان
- پرودو
- پرومیت
- تاکارا
- تامرون
- توکینا
- تونب
- جی ماری
- جی یانگ
- دی جی آی
- رکینو
- زایس
- ژین
- ژیون
- ساچلر
- سومیتا
- سامیانگ
- سی روی
- سی کارو
- سیگما
- فنسیر
- فوتو پرو
- فوجی فیلم
- فیوتک
- کروماکی لند
- کملینک
- کنیگ
- کی اف کانسبت
- کی وی
- کینگجوی
- گوپرو
- لاکسیو
- مایک
- منفروتو
- می فوتو
- مید
- نانلایت
- نشنال جئوگرافیک
- نکسوس
- هنل
- هوهم
- هیرو
- ورتا
- ولبون
- ونگارد
- ویفنگ
- ویویتار
- یسیدو
- یلانگو
- یوسمز
- یوگرین
- یونومات
5 نکته آموزشی برای عکاسی با فلاش کانن و دوربین کانن
عکاسی با فلاش کانن | خیلی از عکاسها بیش از حد درگیر تجهیزاتن — چه مقدار؟ چه مدلی؟ بعدی چی باشه؟ اما خیلی کم پیش میاد که واقعاً به ابزارهایی که همین حالا توی دستمون داریم نگاه کنیم و از خودمون بپرسیم: آیا تا آخرین حد ازش استفاده کردم؟ آیا واقعاً میدونم چطوری کار میکنه؟
سالها پیش، وقتی اولین دوربین DSLR و لنزم رو گرفتم، یادمه از پدرم (که یه عکاس حرفهای و کاربلد بود) پرسیدم: «حالا چه لنزی باید بخرم؟» با یه لبخند نصفهکاره نگاهم کرد؛ لبخندی که هیچوقت یادم نمیره، و گفت: «اول یاد بگیر با همین لنزی که داری چیکار میتونی بکنی.»
همین جمله تبدیل شد به یکی از درسهای مهم زندگی حرفهای من و باعث شد عاشق اسپیدلایت بشم.
اون اوایل، اسپیدلایتها تقریباً فقط روی دوربین استفاده میشدن و نورپردازیهای حرفهایتر رو میسپردن به فلاشهای بزرگتر و گرونتر. ولی من که پول زیادی تو جیبم نبود و صدای پدرم هنوز توی سرم میچرخید، تصمیم گرفتم از همون ابزار سادهای که داشتم — از جمله یه اسپیدلایت Canon 430EX که حسابی کار کرده بود — نهایت استفاده رو ببرم و جلو برم. با کلی آزمونوخطا و بازی با تریگر و کابل و پایه، کمکم راه خودم رو پیدا کردم.
در نهایت نه تنها مسلط شدم به اون فلاش کوچیک و جمعوجور، بلکه واقعاً عاشقش شدم. حالا، بعد از سیزده سال، هنوزم وقتی میخوام برم سر یه پروژه، اولین چیزی که از کیفم درمیارم، اسپیدلایته.
1-برای عکاسی با فلاش کانن ، تجهیزاتت رو خوب بشناس.
شاید این موضوع خیلی بدیهی به نظر برسه، ولی باورت نمیشه چند تا عکاس رو میشناسم که یه وسیله جدید میخرن، نه باهاش تمرین میکنن، نه دفترچه راهنماش رو میخونن، و بعد همون رو میبرن سر یه پروژه مهم!
از همون روزای اول عکاسی، یه قانون برای خودم گذاشتم: هیچ وقت یه وسیله یا تکنیک جدید رو روی مشتری امتحان نکن. این قانون همیشه کمکم کرده. آخرین چیزی که میخوای اتفاق بیفته اینه که جلوی سوژهت دستپاچه بشی و نتونی مثلاً اسپیدلایتت رو از حالت ETTL دربیاری، در حالی که اون کمکم داره به این نتیجه میرسه که شاید عکاس اشتباهی رو انتخاب کرده!
دفترچه راهنما رو بخون، دقیق بفهم وسیلهت چطوری کار میکنه، بعد باهاش کلی تمرین کن — از دوستات، پارتنرت، گربهت عکس بگیر، تا جایی که حتی با چشم بسته هم بتونی ازش استفاده کنی.
حتی با این همه تمرین هم ممکنه بعضی وقتا به مشکل بخوری، ولی هر چقدر آشناییت با تجهیزاتت بیشتر باشه، احتمال اینکه این مشکلات بتونن کل جلسه عکاسیت رو خراب کنن خیلی کمتر میشه.
2- برای عکاسی با فلاش کانن از مودیفایر نوری مناسب استفاده کن.
وقتی پای انتخاب مودیفایر نور برای اسپیدلایتها وسط میاد، کمبود گزینه نداریم! ولی چون ساختار اسپیدلایتها با فلاشهای استودیویی فرق داره — هم از نظر مکانیزم و هم از نظر شکل مستطیلی هد نور — انتخاب مودیفایری که با این ویژگیها سازگار باشه، نتیجه خیلی بهتری بهت میده.
در طول سالها، من به چترهای پارابولیک علاقهمند شدم و دلایل خوبی هم براش دارم:
اول اینکه این چترها نوری که از اسپیدلایت خارج میشه رو روی سطح داخلی خودشون بازتاب میدن و بعد اون نور برگشتی رو به سمت سوژه هدایت میکنن. این کار باعث میشه که منبع نور کوچیک اسپیدلایت پخش بشه و یکنواختتر به سوژه برسه. اما وقتی از چتر شفاف یا سافتباکس استفاده میکنی، ممکنه نقطهٔ داغ (hot spot) در مرکز نور ایجاد بشه که یکنواختی نور رو به هم میزنه و کنترل نور روی سوژه سختتر میشه.
ترکیب شکل خاص چتر پارابولیک با یک دیفیوزر، به اسپیدلایت سادهت تبدیل میکنه به نوری با کیفیت نزدیک به فلاشهای حرفهای استودیویی.
دلیل دوم اینکه در زمان عکاسی با فلاش کانن چترها در مقایسه با سافتباکسها قیمت خیلی پایینتری دارن و نیاز به مانت اختصاصی هم ندارن. تقریباً هر چتر عکاسیای با بیشتر نورهایی که داری سازگاره و بدون دردسر میتونی ازش استفاده کنی.
چترها در سایزهای مختلف — از ۶۰ سانتیمتر تا حتی ۲.۵ متر — عرضه میشن و چون قیمت مناسبی دارن، احتمالاً میتونی چند تا سایز مختلفشون رو برای موقعیتهای گوناگون تهیه کنی و همیشه آمادهٔ هر سبک نوری باشی.
مثل هر هنر و مهارتی، در زمان عکاسی با فلاش کانن برای تسلط کامل به عکاسی باید هزاران ساعت زمان صرف کرد.
حتی بعد از اون هم، باز با مفاهیم جدیدی روبهرو میشی که باید یادشون بگیری و باهاشون کلنجار بری. باور کن، همهمون همینطوری هستیم.
اما خبر خوب اینه که هر مهارتی که یاد میگیری، میره توی جعبهابزار ذهنیات؛ و هر وقت لازم باشه، میتونی اون ابزار رو بیرون بیاری و ازش استفاده کنی. هر چی مهارت بیشتری یاد بگیری، ابزارهای بیشتری در اختیار داری.
یاد گرفتن نورپردازی خارج از دوربین رو عقب ننداز، فقط چون به نور طبیعی علاقهداری یا اون سبک رو راحتتر میدونی. سبک عکاسی یعنی انتخاب آگاهانهٔ ابزارهایی که استفاده میکنی، نه محدودیتی که به خاطر بلد نبودن گزینههای دیگه داری.
سبک واقعی، از مهارت و انتخاب میاد، نه از اجبار یا ندانستن.
یادت باشه که مسیر رسیدن به تسلط کامل، میتونه فقط با یک نور شروع بشه.
3-اسپیدلایت شما همیشه نباید منبع اصلی نوردهی باشد.
در حالی که دارید مهارتهای استفاده از اسپیدلایتتون رو تقویت میکنید، یادتون باشه همونقدر که مهمه بدونید کی باید از اسپیدلایت استفاده کنید، مهمه که بدونید کی نباید ازش استفاده کنید.
عکاسی با فلاش کانن | خیلی وقتها ممکنه در شرایطی قرار بگیرید که نور محیط بهخوبی سوژهتون رو روشن کرده و دیگه نیازی به نور اضافی روی صورت یا بدن نباشه. توی این مواقع من دنبال راههای دیگهای برای استفاده از اسپیدلایت میگردم.
مثلاً ممکنه از اون بهعنوان نور کناری (Edge Light) برای ایجاد بُعد بیشتر استفاده کنم، یا بهعنوان نور پسزمینه برای جدا کردن سوژه از بکگراند، یا حتی بهعنوان نور پرکننده (Fill Light) برای کم کردن سایهها در عکاسی پرتره.
مهمترین اصل اینه که یه عکاس باید بتونه نور موجود در هر صحنهای رو تحلیل کنه و بعد تصمیم بگیره که چه نوری رو اضافه یا حذف کنه.
هرچی کنترل شما روی نور بیشتر بشه، عکسهاتون هم تاثیرگذارتر و حرفهایتر میشن.
4-با نور نجنگ!
اسپیدلایتهای canon برای عکاسی در لوکیشنهای مختلف طراحی شدن. قابل حمل، قدرتمند و ساده در استفاده — ترکیب ایدهآلی برای یه عکاسیه که دائم در حال حرکته.
بزرگترین اشتباهی که از عکاسهای تازهکار در استفاده از نور مصنوعی میبینم، محل قرار دادن نور فلاشه. درسته که با اسپیدلایت میتونی قدرت و کنتراست زیادی به عکسهات اضافه کنی، اما همیشه یادت باشه جهت نور طبیعی موجود در صحنه رو در نظر بگیری.
خیلی وقتها بهتره سوژه رو در نور طبیعی موجود قرار بدی و بعد با اسپیدلایت اون نور رو تقویت یا کامل کنی. متأسفانه بعضی عکاسها نور اسپیدلایت رو از طرف مخالف نور طبیعی میزنن، که نتیجهاش عکسهایی صاف، تخت و بدون جذابیته.
اگه نوری به صورت طبیعی روی چهره سوژه هست، باهاش نجنگ — باهاش هماهنگ شو. از اسپیدلایت استفاده کن تا به صحنه عمق، درام و بُعد اضافه کنی.
5-بدون چه زمانی از فلاش TTL و چه زمانی از فلاش دستی (Manual) استفاده کنی.
اسپیدلایتهایی که با دوربین هماهنگ میشن، مثل Canon 600EX-RT (حتی بهصورت بیسیم!) قابلیتهای فوقالعادهای دارن. تکنولوژی TTL سالهاست که وجود داره، اما تا حدود ۲۰ سال پیش فقط روی فلاشهایی که مستقیم به کفشک (Hot Shoe) دوربین وصل میشن قابل استفاده بود.
در حال حاضر و در زمان عکاسی با فلاش کانن با فناوری بیسیم داخلی، میتونی کنترل نسبت نور و تنظیم قدرت فلاش رو بسپری به تجهیزاتت. این موضوع بسته به موقعیت میتونه خیلی کمککننده یا برعکس، مشکلساز باشه. اینکه بدونی کی از حالت دستی (Manual) استفاده کنی و کی از TTL، یکی از قدمهای مهم توی حرفهای شدن با اسپیدلایته.
اون زمان که مراسم عروسی عکاسی میکردم، TTL بیسیم واقعاً مثل فرشته نجات اومد! میتونستی وسط مهمونی از یه سوژه به سوژه دیگه حرکت کنی بدون اینکه هی بخوای نور فلاش رو تنظیم کنی. اما این تکنولوژی باعث شده بعضی عکاسها خیلی تکیه کنن به اینکه دوربین و فلاش خودشون همه کار رو انجام بدن – که نتیجهش معمولاً عکسهای خیلی متغیر و غیرقابل پیشبینیه.
توی یه جلسه عکاسی پرتره، بهتره که نور رو امتحان کنی، تنظیمات رو قفل کنی و با خیال راحت شروع به عکاسی کنی، چون دیگه فلاش هر دفعه نور متفاوتی نمیزنه.
یه قانون ساده:
اگه سر جات وایسادی و زیاد حرکت نمیکنی، از حالت Manual استفاده کن.
در نهایت، مهمترین ابزار یه عکاس، دانشیـه که از هنر و حرفهش داره و کنترلیه که روی ابزارهاش پیدا کرده.
تمرین و آزمایش – تا کامل مسلط بشی
مثل هر مهارت دیگهای، عکاسی با فلاش کانن هم نیاز به تمرین زیاد داره.
یه فضای ساده توی خونه یا محل کارت بساز، با شدتهای مختلف نور، زوایای مختلف، جهت تابش و ترکیب نور محیط بازی کن. از یه سوژه ثابت یا حتی یه مجسمه برای تمرین استفاده کن.
هر بار یه چیز جدید کشف میکنی.
و خیلی زود میفهمی که حتی با یه دونه اسپیدلایت ساده، میتونی به نوعی عکاسی با فلاش کانن کنی که ظاهر حرفهای دارن و برای خیلیها قابل باور نیستن.
جمعبندی:
اگر فقط یه اسپیدلایت داری، بدون که محدود نیستی، فقط لازمه خلاقیت و تکنیک رو با هم ترکیب کنی.
با رعایت همین پنج نکته ساده ولی کلیدی، هم مهارت نورپردازیت بالا میره و هم اعتمادبهنفست برای پروژههای حرفهای بیشتر میشه.
یادت نره:
مهم نیست چی داری، مهم اینه که چجوری ازش استفاده میکنی.
تهیه و تنظیم : اطمینان | نمایندگی کانن در ایران